کشور ما از دیرباز همواره مهد تمدن و فرهنگ و هنر ایرانی اسلامی بوده و در طول سالیان متمادی تجلی ذوق و هنر مردمان این خطه در قالب صنایع دستی بی بدیل موجود در شهرها و روستاهای این کشور تجلی یافته است؛ اما در عصر حاضر توجه به صنایع دستی نه تنها به واسطه ارزش هنری و فرهنگی آن به عنوان معرف آداب و رسوم و هنر هر کشور بلکه بیش از آن به دلیل منافع و مزایای فراوان اقتصادی موجود در این بخش مورد توجه بسیاری از کشورهای درحال توسعه و حتی توسعه یافته قرارگرفته است.
وجود ویژگی های منحصربه فرد بخش صنایع دستی در توسعه و رشد اقتصادی کشورها، سبب ورود رقیبان قدرتمندی ازجمله چین، هند، ترکیه و … به این بازار شده و متاسفانه با بی توجهی مسئولین در سال های گذشته بسیاری از موقعیت های اقتصادی موجود برای کشور ما از میان رفته است. چراکه حضور و پیشرفت در این عرصه و در سطح بین المللی نیاز به برنامه ریزی و ایجاد زیرساخت هایی داشته که با غفلت از این بخش مهم و تاثیرگذار فرصت های گران قدری ازدست رفته است.
صنایع دستی در عرصه اقتصادی کشور ما با توجه به تنوع رشته های فعال این حوزه و ظرفیت های فراوان در این بخش می تواند نقش ویژهای را ایفا کند و بهخصوص درصد بیشتری از تولید ناخالص داخلی کشور را به خود اختصاص دهد. در مفهوم اقتصادی تولید ناخالص داخلی به ارزش مجموع کالاها و خدماتی اطلاق می گردد که طی یک دوران معین، معمولاً یک سال، در یک کشور تولید می شود. بهعبارت دیگر تولید ناخالص داخلی یا بهاختصار GDP ارزش پولی کلیه کالاها و خدمات نهایی است که در داخل مرزهای یک کشور در یک دوره زمانی مشخص، تولید می شود.
یکی از روش های محاسبه تولید ناخالص داخلی محاسبه مجموع ارزش افزوده ایجادشده توسط بخش های مختلف اقتصاد یک کشور است و یکی از مزیت های اصلی حوزه صنایع دستی ایجاد ارزش افزوده بالایی توسط هنرمندان و صنعتگران این بخش است، چراکه در تولید صنایع دستی بخش اصلی ارزش محصول تولیدشده مربوط به هنرمند و صنعتگری است که به مدد ذوق و سلیقه هنری خود محصولی را تولید کرده و علاوه بر آن مواد اولیه در تولید این محصولات در اکثر موارد ابتدایی، در دسترس، غالبا کم هزینه و مستقل از واردات از کشورهای دیگر است. درنتیجه مجموع این عوامل سبب شده در حدود ۷۵% از ارزش محصول به ارزشافزوده ایجادشده توسط تولیدکنندگان این محصولات تعلق گیرد.
به گفته یکی از مسئولین حوزه صنایع دستی کشور سهم این بخش در تولید ناخالص داخلی ناچیز و بین دو تا پنج درصد در نوسان است؛ اما نکته جالب آنجاست که همین میزان اندک از سهم خودروسازی و صنایع پتروشیمی در تولید ناخالص ملی که به ترتیب ۲٫۷ و ۲ درصد است، بیشتر بوده و این در صورتی است که تاکنون سرمایه گذاری کلانی در این دو بخش صرف شده است. همچنین برای ایجاد هر شغل در صنعت خودرو به بیش از ۷۰۰ میلیون تومان سرمایه گذاری نیاز بوده و این رقم در حوزه صنایع دستی تنها ۱۵ میلیون تومان است.
از دیگر ویژگی های منحصر به فرد صنایع دستی می توان بهسادگی تکنیک آموزش تولید این محصولات، انطباق با فرهنگ و آداب و رسوم مناطق مختلف، عدم نیاز به آموزش فنی وسیع، دسترسی آسان به مواد اولیه، عدم احتیاج به سرمایه گذاری های کلان و … اشاره نمود.
در حال حاضر دو کشور چین و هند که با برنامه ریزی های درست و دقیق حضور فعالی در عرصه بینالمللی صنایع دستی دارند، توانسته اند گوی سبقت را از سایر رقیبان منطقه ای خود بگیرند و سالانه درآمد ارزی فراوانی را به سیستم اقتصادی خود وارد کرده و از این طریق اشتغال وسیعی در شهرها و روستاهای خود ایجاد کنند؛ اما متاسفانه کشور ما باوجود تنوع فراوان در رشته های صنایع دستی و پیشینه ای غنی از تمدن و فرهنگ در رتبه سوم بعد از این دو کشور قرارگرفته و بی اعتنایی به این بخش توسط مسئولین اقتصاد کشور را از بسیاری از فرصت های اقتصادی محروم نگه داشته است.