در دنیای مدرن شده امروز که تکنولوژی ابزار محرک اصلی برای اقتصاد به شمار می رود؛ بدون تردید توجه به ظرفیت های داخلی برای توسعه گفتمان های اقتصادی بومی یکی از اصلی ترین موضوعاتی است که عمدتاً در کشورهای جهان سوم مورد تغافل جدی قرارگرفته است، در این میان صنایع دستی که بر مبنای اصل اتکا به توان و ظرفیت های بومی و توسط توده های مردم شکل گرفته و توسعه می یابد، می تواند به نوبه خود به عنوان یک سرمایه ملی اقتصادی برای اقوام و ملل گوناگون بهحساب بیاید.
از همین رو یکی از اصلی ترین دستاوردهای صنایع دستی ، رویش و توسعه اقتصادی است و توجه به این مهم سبب بارور شدن توسعه در بخش های اجتماعی و فرهنگی نیز خواهد شد، این ابزار کارآمد که عمدتاً مورد بی توجهی متولیان اقتصادی و فرهنگی کشورهای درحال توسعه؛ نظیر ایران قرار می گیرد به دلیل ویژگی های ارزنده ای مانند؛ ملی و غیر وابسته بودن، قابلیت ایجاد و توسعه در مناطق گوناگون اعم از شهرها و روستاها، دسترسی به مواد اولیه تولید و ابزار ارزان و مختصر، ارزشافزوده بالایی را بدون نیاز به سرمایه گذاری های کلان در خود نهفته دارد و از همین رو می تواند سهم بسزایی را در پویایی و تحرک اقتصادی ایجاد نماید.
سوددهی صنایع دستی زمانی خود را به رخ صنایع سنگین می کشاند که با نگاهی کوتاه به آمارها و ارقام موجود درزمینه تولید ناخالص ملی درمی یابیم که سهم صنعت خودروسازی و پتروشیمی علی رغم سرمایه گذاری های کلان در تولید ناخالص ملی به ترتیب ۷/۲ و ۲ درصد بوده؛ درحالی که صنایع دستی سهمی معادل ۳ درصد از تولید ناخالص ملی را به خود اختصاص داده است، چنین سهمی زمانی ارزش خود را بیش از بیش در بحث تولید نشان میی دهد که فاکتورهایی نظیر عدم آلودگی و خطرهای زیست محیطی، بسترسازی برای صنعت مهم گردشگری، ایجاد درآمد مکمل برای اقشار جامعه و قدرت بالای اشتغال زایی را مدنظر آورده و از همین رو حتی کشورهای پیشرفته نیز در راستای ایجاد زمینه ترویج و توسعه صنایع دستی گام های نسبتاً مؤثری را برداشته اند.
در جمهوری اسلامی ایران به دلیل بنیه فرهنگی قوی که بهواسطه تکثر اقوام، چاشنی تنوع در آن بسیار زیاد شده است، صنایع دستی می تواند نقش مهمی را در توسعه اقتصادی ایفا کند؛ توجه به صنایع دستی و ظرفیت آن با نگاه به ویژگی های ذکرشده زمانی بیش از پیش ارزشمند بودن آن را تأیید می نماید که گریزی به وضعیت اقتصادی کشور بزنیم.
به جرأت می توان گفت در حوزه اقتصاد ایران، تحریم واژه ای کلیدی و پایان ناپذیر است و از همین رو کشور ما همواره با تنگنای سرمایه گذاری های کلان بهویژه در بخش صنعت و تولید روبرو است. این تنگناها و عوامل ثانویه دیگر، جامعه امروز ایران را با بحران بیکاری مواجه کرده است و با در نظر آوردن این شرایط توسعه صنایع دستی با سرمایه گذاری اندک، راهگشایی برای ایجاد فرصت های شغلی مناسب و درآمدزا است؛ به عبارت بهتر قابلیت استقرار صنایع دستی در شهرها، روستاها و حتی در محیط های کوچک خانگی نه تنها می تواند این صنعت بومی را به عنوان یک شغل مستقل و منبع درآمدی برای نیروی کار درآورد، بلکه در روستاها بهواسطه شرایط اقلیمی، زیستبومی و اتکا به کشاورزی میتواند بهعنوان شغل جانبی و در فاصله بین بیکاریهای فصلی روستاییان درآمدی مکمل را برای آنها به ارمغان بیاورد و علاوه بر حمایت دو بخش مهم کشاورزی و دامپروری از پدیده اجتماعی هراس آوری به نام مهاجرت جلوگیری نماید.
علاوه بر مختصات ذکرشده در حوزه اقتصاد ایران، کشور ما به واسطه اتکا به درآمدهای نفتی، کشوری تک محصولی در عرصه اقتصاد جهانی بهحساب می آید؛ و همین امر سبب شده تا علاوه بر اینکه پایان پذیر بودن منابع نفتی به مثابه تهدیدی برای نسل های آینده باشد، تأثیر معادلات بین المللی نیز منجر به ایجاد تنش در عرصه اقتصاد شود، با در نظر آوردن این دو ویژگی در اقتصاد ایران، توجه به صنایع دستی و ارزآوری آن در معاملات بینالمللی، می تواند در رفع بحران های ناشی از تحرکات اقتصاد جهانی نظیر کاهش قیمت نفت، مؤثر واقع شود.
به هر ترتیب آنچه مسلم است صنایع دستی بهعنوان یک سفیر فرهنگی درآمدزا برای کشور و به چرخش درآوردن چرخ های اقتصادی با اتکا به ظرفیت و توانایی توده های مردم و بهویژه اقشار ضعیف و در معرض آسیب های اجتماعی می بایست مدنظر متولیان اقتصادی و برنامه ریزان کلان قرار بگیرد؛ تا درست سر بزنگاه های اقتصادی این صنعت بومی بتواند در حکم ناجی توانا برای حل معضلات و بحران های مالی باشد.