صنایع دستی یک کشور سنت ها و فرهنگ به جای مانده از نسل های گذشته آن سرزمین است. در طول سالیان دراز، این باورها و آداب و رسوم در قالب تولیدات صنایع دستی جلوه گر شده است. صنایع دستی که درگذشته غالبا جنبه کاربردی داشته، در عصر جدید از ارزش نمادین سنتی، برخوردار است. البته در حال حاضر نیز جنبه کاربردی آن در مناطق روستایی و عشایری همچنان پررنگ است. اما در زندگی مدرن امروزی، وجهه غالب این نوع تولیدات، شامل ارزش های سنتی و فرهنگی می شود. امروزه علاوه بر وجهه فرهنگی صنایع دستی، بعد اقتصادی آن در کانون توجه کشورها قرار گرفته است. توسعه صنایع دستی در برخی از کشورها، منجر به پیشرفت اقتصادی آن جوامع نیز شده است.
آموزش صنایع دستی در مناطق روستایی کشور، غالبا از روش سنتی استاد-شاگردی انجام می شود. امروزه برای رونق تولیدات این صنایع با اکتفا به این روش نمی توان به تولید انبوه صنایع دستی دست یافت. لزوم برگزاری دوره های تخصصی آموزشی در مناطق روستایی، یکی از ضرورت های توسعه صنایع دستی است. همچنین می توان با برگزاری دوره های آموزشی، به جذب جوانان روستایی برای اشتغال به این حرفه مبادرت ورزید. هم اکنون بسیاری از هنرمندان پیشکسوت این حوزه، به دلیل کهولت سن قادر به ادامه فعالیت خود نیستند. در صورت فوت هر یک از این اساتید، ممکن است یک یا چند رشته صنایع دستی به کلی منسوخ شود.
از دیگر راه های توسعه صنایع دستی ، آشنا نمودن نسل جوان با رشته های متنوع آن است. به طور مثال می توان با افزودن چند واحد درسی مرتبط با صنایع دستی به منابع آموزشی، گامی مهم در جهت شناساندن این حوزه به دانش آموزان، برداشت.
اغلب هنرمندان صنایع دستی در روستاها و مناطق عشایری، از امکانات مالی و تبلیغاتی برای عرضه صنایع دستی خود محروم اند. بدین جهت برگزاری بازارچه ها و نمایشگاه های تخصصی، می تواند در توسعه صنایع دستی محلی و بومی موثر باشد. این نمایشگاه ها اگر به صورت حرفه ای برگزار شود، سبب ایجاد فضای رقابتی بین هنرمندان رشته های مختلف صنایع دستی می شود.
از سوی دیگر در مناطق روستایی کشور، هنرمندان صنایع دستی غالبا از تسهیلات بیمه ای و بانکی به طور مطلوب برخوردار نیستند. اگر یک هنرمند روستایی بخواهد کسب و کار خود در حوزه صنایع دستی را گسترش دهد، به تسهیلات بانکی نیاز دارد. درصورتی که این نوع تسهیلات در اختیار آنان قرار نگیرد، نمی توان به تولید انبوه در روستاها و مناطق محروم امیدوار بود.
یکی از عوامل موثر بر توسعه صنایع دستی، تقویت تعاونی های روستایی است. این تعاونی های می توانند از طریق تجمیع هنرمندان صنایع دستی، در جهت رفع مشکلات صنفی آنان تلاش کنند. همچنین تعاونی های صنایع دستی قادرند در معرفی و فروش صنایع دستی بومی و محلی نقش بسزایی داشته باشند.
یکی از موانع موجود بر سر راه توسعه صنایع دستی، وجود واسطه ها و دلالان در این حوزه است. این افراد تولیدات صنایع دستی را از هنرمندان با قیمت هایی نازل خریداری می کنند و به چند برابر قیمت به فروش می رسانند. تعاونی ها می توانند با کوتاه کردن دست واسطه ها، زمینه انتفاع بیشتر هنرمندان از دست رنج خود را فراهم کنند.
از دیگر مواردی که در توسعه صنایع دستی روستایی اهمیت زیادی دارد، اطلاع از نیازهای بازار صنایع دستی است. هنرمندان باید با آگاهی از نیازهای جدید و متنوع، محصولات خود را منطبق بر سلیقه و نیاز مشتری تولید کنند. همچنین لزوم به کارگیری نوآوری و به روز کردن تولیدات صنایع دستی از الزامات رونق این حوزه است. بدین جهت مسئولین حوزه صنایع دستی باید به طور مستمر با برگزاری دوره های آموزشی، این اطلاعات را در اختیار هنرمندان قرار دهند.
به نظر می رسد دولت با سرمایه گذاری هدفمند در حوزه صنایع دستی روستایی می تواند اشتغال گسترده ای را ایجاد کند. لازم به ذکر است ایجاد اشتغال در این حوزه، نسبت به سایر بخش ها نیاز به سرمایه گذاری کمتری دارد. همچنین دولت می تواند با این کار مانع مهاجرت روستاییان به شهرهای بزرگ شود. درنتیجه یکی از ظرفیت های اشتغال زایی و افزایش درآمد خانوارهای روستایی، حوزه صنایع دستی روستایی است. ازاین رو با برنامه ریزی و سیاست گذاری صحیح در این بخش، می توان در توسعه صنایع دستی روستایی گامی اساسی برداشت.